گنجینه ناب ترین اشعار ایرانی

فراموش شدی

ای صبا با تو چه گفتند که خاموش شدی
چه شرابی به تو دادن که مدهوش شدی
تو که آتشکدهء عشق و محبت بودی
چه بلا رفت که خاکستر و خاموش شدی
به چه دستی زدی آن ساز شبانگاهی را
که خود از رقت آن بیخود و بیهوش شدی
تو به صد نغمه٬زبان بودی و دلها همه گوش
چه شنفتی که زبان بستی و خود گوش شدی
خلق را گرچه وفا نیست ولیکن گل من
نه گمان دار که رفتی و فراموش شدی
( شهریار )

موضوعات: اشعار استاد شهریار,

[ بازدید : 1212 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 22 تير 1394 ] 21:51 ] [ ادمین ]

[ ]