گنجینه ناب ترین اشعار ایرانی

قلبها لک می زند


روسری وا می کنی، خورشید عینک می زند !
دسته گل غش می کند، پروانه پشتک می زند !
کفش در می آوری، قالی علامت می دهد !
جامه از تن می کَنی، آیینه چشمک می زند !
هر کسی از ظّنِ خود در خانه یارت می شود
گاز آتش می خورد! یخچال برفک می زند !
میوه ها با پای خود تا پیش دستی میدوند
آن طرف کتری به پای خویش فندک می زند !
روبرویم می نشینی، جشن بر پا می شود
صندلی دف می نوازد ! میز تنبک می زند !
درد دلها از لبت تا گوش من صف می کشند
پیش از آن چشمت به چشم من پیامک می زند !
عشق من ! این روزها با اینکه درگیر توام
باز هم قلبم برای قَـــبلها لک می زند...!
*
غلامرضا طریقی

موضوعات: اشعار غلامرضا طریقی,

برچسب ها: اشعار غلامرضا طریقی ,

[ بازدید : 1018 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 22 تير 1394 ] 20:11 ] [ ادمین ]

[ ]