گنجینه ناب ترین اشعار ایرانی

وعده

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود

هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

چوپانی این گله به گرگان بسپردند

این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟


رندان به چپاول سر این سفره نشستند

اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند

هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .


گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...

اینها همه لالایی خواباندن ما بود !


ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند

یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!


ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 1137 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 25 خرداد 1394 ] 10:23 ] [ ادمین ]

[ ]

بیچاره مادر

پسر رو قدر مادر دان که دایم

کشد رنج پسر بیچاره مادر

برو بیش از پدر خواهش که خواهد

تو را بیش از پدر بیچاره مادر

زجان محبوب تر دارش که دارد

زجان محبوب تر بیچاره مادر

از این پهلو به آن پهلو نغلتد

شب از بیم خطر بیچاره مادر

نگهداری کند نه ماه و نه روز

تو را چون جان به بر بیچاره مادر

به وقت زادن تو مرگ خود را

بگیرد در نظر بیچاره مادر

بشوید کهنه و آراید او را

چو کمتر کارگر بیچاره مادر

تموز و دی تو را ساعت به ساعت

نماید خشک و تر بیچاره مادر

اگر یک عطسه آید از دماغت

پرد هوشش زسر بیچاره مادر

اگر یک سرفه بی جا نمایی

خورد خون جگر بیچاره مادر

برای این که شب راحت بخوابی

نخوابد تا سحر بیچاره مادر

دو سال از گریه روز و شب تو

نداند خواب و خور بیچاره مادر

چو دندان آوری رنجور گردی

کشد رنج دگر بیچاره مادر

سپس چون پا گرفتی ، تا نیافتی

خورد غم بیشتر بیچاره مادر

تو تا یک مختصر جانی بگیری

کند جان مختصر بیچاره مادر

به مکتب چون روی تا باز گردی

بود چشمش به در بیچاره مادر

وگر یک ربع ساعت دیر آیی

شود از خود به در بیچاره مادر

نبیند هیچکس زحمت به دنیا

زمادربیشتر بیچاره مادر

تمام حا صلش از زحمت این است

که دارد یک پسر بیچاره مادر

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 815 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 24 دی 1393 ] 11:51 ] [ ادمین ]

[ ]

در مدح فرمانفرما

خواب دیدیم که خدا بال و پری داده مرا
در هوا قوّت سیر و سفری داده مرا

همچو شاهین به هوا جلوه کنان می گذرم
تیزرو بالی و تازنده پری داده مرا

هر کجا قصد کنم می رسم آنجا فی الفور
گویی از برق طبیعت اثری داده مرا

نه تلگراف به گردم برسد نه تلفن
که خدا سرعت سیر دگری داده مرا

همه با چشم تحیّر نگرانند به من
بال و پر زیب و فر معتبری داده مرا

آنچنان بود که پنداشتم از این پر و بال
آسمان، سلطنت مختصری داده مرا

جستم از خواب در اندیشه که: تعبیرش چیست؟
از چه حق قوۀ فوق البشری داده مرا؟

من که در هیچ زمین تخم نیفشاندم پار
تا کنم فرض که اینک ثمری داده مرا

دِه ندارم که بگویم بفزود آب قنات
زن ندارم که بگویم پسری داده مرا

مادرم زنده نباشد که بگویم شو کرد
باز حق در سرِ پیری پدری داده مرا

بندگی هیچ نکردم به خدا تا گویم
که به پاداش، خدا، گنج زری داده مرا

عاقبت دانش من راه به تعبیر نبرد
گرچه در هر فن، ایزد گوهری داده مرا

صبح دیدم که سورانم و فرمانفرمای
اسبِ با تربیتِ با هنری داده مرا

والی مشرق، کز خدمت او بار خدای
طبعِ از دریا زاینده تری داده مرا

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 706 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ شنبه 3 آبان 1393 ] 8:47 ] [ ادمین ]

[ ]

شعر نو از دیدگاه ایرج میرزا

درِ تجديد و تجدد وا شد

ادبيات، شلم شوربا شد

تا شد از شعر برون وزن و رَوي

يـافت کاخ ادبيات نوي

ميکنم قافيهها را پس و پيش

تا شوم نابغة دورة خويش

همه گويند که من استادم

در سخن دادتجدد دادم

اين جوانان که تجدد طلبند

راستي دشمن علم و ادبند

...

بسکه در ليوِر و هنگام لِتِه

دوسيه کردم و کارتن تِرِته

بسکه نُت دادم و آنکِت کردم

اشتباه بروت و نت کردم

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 601 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 2 آبان 1393 ] 15:28 ] [ ادمین ]

[ ]

ابليس شبي رفت به بالين جواني

ابليس شبي رفت به بالين جواني
آراسته با شكل مهيبي سر و بر را

گفتا كه: «منم مرگ و اگر خواهي زنهار
بايد بگزيني تو يكي زين سه خطر را

يا آن پدر پير خودت را بكشي زار
يا بشكني از خواهر خود سينه و سر را

يا خود ز مي ناب كشي يك دو سه ساغر
تا آن كه بپوشم ز هلاك تو نظر را


لرزيد ازين بيم جوان بر خود و جا داشت
كز مرگ فتد لرزه به تن ضيغم نر را

گفتا: «پدر و خواهر من هر دو عزيزند
هرگز نكنم ترك ادب اين دو نفر را

ليكن چون به مي دفع شر از خويش توان كرد
مي نوشم و با وي بكنم چاره ي شر را»

جامي دو بنوشيد و چو شد خيره ز مستي
هم خواهر خود را زد و هم كشت پدر را

اي كاش شود خشك بن تاك خداوند
زين مايه ي شر حفظ كند نوع بشر را

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 648 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ چهارشنبه 30 مهر 1393 ] 10:43 ] [ ادمین ]

[ ]

عباس قلی خان

داشت عباس قلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری

اسم او بود علی مردان خان
کلفت خانه ز دستش به امان

هر چه می گفت له له لج می کرد
دهنش را به له له کج می کرد

هر چه می دادند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکم است

هر کجا لانه گنجشکی بود
بچه گنجشک درآوردی زود

پشت کالسکه مردم می جست
دل کالسکه نشین را می خست

هر سحرگه دم در بر لب جو
بود چون کرم به گل رفته فرو

بس که بود آن پسره خیره و بد
همه از او بدشان می آمد

نه پدر راضی بود از او نه مادر
نه معلم نه له له نه نوکر

ای پسر جان من این قصه بخوان
تو نشو مثل علی مردان خان

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 546 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 29 مهر 1393 ] 23:46 ] [ ادمین ]

[ ]

بعد که مُردم، همه یادم کنند

طبع من این نکته چه پاکیزه گفت
سهل بود خوردن افسوسِ مفت

مردم این ملک ز که تا به مه
هیچ ندانند جز احسنت و زه

هرکسی اندر غم جان خودست
فارغ از اندیشة نیک و بدست

بعد که مُردم، همه یادم کنند
رحمت وافر به نهادم کنند

زانچه پس از مرگ برایم کنند
کاش کمی حین بقایم کنند

دل به کف غصه نباید سپرد
اول و آخر همه خواهیم مر د

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 601 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 29 مهر 1393 ] 23:28 ] [ ادمین ]

[ ]

وصیت نامه منظوم ایرج میرزا

شعر سنگ مزار ایرج میرزا :

ای نکویان که در این دنیایید
یا از این بعد به دنیا آیید


این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم


مدفن عشق جهانست اینجا
یک جهان عشق نهانست اینجا

آنچه از مال جهان هستی بود
صرف عیش و طرب و مستی بود


عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من


هرکه را روی خوش و خوی نکوست
مرده و زنده من عاشق اوست


من همانم که در ایام حیات
بی شما صرف نکردم اوقات


تا مرا روح و روان در تن بود
شوق دیدار شما در من بود


بعد چون رخت ز دنیا بستم
باز در راه شما بنشستم


گرچه امروز به خاکم مأواست
چشم من باز به دنبال شماست

بنشینید بر این خاک دمی
بگذارید به خاکم قدمی

گاهی از من به سخن یاد کنید
در دل خاک دلم شاد کنید

ایرج میرزا

با صلواتی روحش را شاد کنیم

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 847 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 29 مهر 1393 ] 22:52 ] [ ادمین ]

[ ]

در وصف معلم

گفت استاد مبر درس از ياد

ياد باد آنچه به من گفت استاد

ياد باد آن كه مرا ياد آموخت

آدمي نان خورد از دولت يـــاد

هيچ يادم نرود اين معنــــي

كه مرا مادر من نـــــادان زاد

پدرم نيز چو استــــــادم ديد

گشت از تربيــــــــــت من آزاد

پس مرا منت از استـــاد بود

كه به تعليـــــــم من استاد استاد

هر چه مي دانست آموخت مرا

غــــير يك اصل كه ناگفته نهاد

قدر استـــــــــاد نكو دانستن

حيف استـــاد به من ياد نداد

گر بمردست ،روانــــش پر نور

ور بود زنده ، خدايش يار باد !

ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 547 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 29 مهر 1393 ] 22:36 ] [ ادمین ]

[ ]

قلب مادر

داد معشوقه‌ به‌ عاشق‌ پیغام‌
که‌ کُند مادرِ تو با من‌ جنگ

هر کُجا بیندم‌ از دور کُند
چهره‌ پر چین‌ و جبین‌ پُر آژنگ

با نگاهِ غضب‌ آلود زند
بر دلِ نازکِ‌ من‌ تیرِ‌ خدنگ

مادرِ سنگ‌دلت‌ تا زنده‌ست‌
شهد در کامِ من‌ و توست‌ شَرنگ

نشوم‌ یکدل‌ و یکرنگ‌ تو را
تا نسازی‌ دلِ او از خون‌ رنگ

گر تو خواهی‌ به‌ وصالم‌ برسی‌
باید این‌ ساعت‌ بی‌خوف و درنگ

روی‌ و سینۀ تنگش‌ بدری‌
دل‌ برون‌ آری‌ از آن‌ سینۀ‌ تنگ

گرم‌ و خونین‌ به‌ منش‌ باز آری‌
تا بَرد ز آینۀ‌ قلبم‌ زنگ

عاشقِ بی‌خرد ناهنجار
نه،‌ بل‌ آن‌ فاسقِ بی‌عصمت‌ و ننگ

حُرمتِ مادری‌ از یاد ببُرد
خیره‌ از باده‌ و دیوانه‌ ز بنگ

رفت‌ و مادر را افکند به‌ خاک‌
سینه‌ بدرید و دل‌ آورد به‌ چنگ

قصدِ سرمنزلِ‌ معشوق‌ نمود
دلِ مادر به‌ کفش‌ چون‌ نارنگ

از قضا خورد دمِ در به‌ زمین‌
و اندکی‌ سُوده‌ شد او را آرنگ

وان‌ دل‌ گرم‌ که‌ جان‌ داشت‌ هنوز
اوفتاد از کف‌ آن‌ بی‌فرهنگ

از زمین‌ باز چو برخاست‌ نمود
پی‌ برداشتن‌ آن‌ آهنگ

دید کز آن‌ دل‌ آغشته‌ به‌ خون‌
آید آهسته‌ برون‌ این‌ آهنگ:

«آه‌ دست‌ پسرم‌ یافت‌ خراش‌
آه‌ پای‌ پسرم‌ خورد به‌ سنگ»


ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

[ بازدید : 495 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 24 مهر 1393 ] 11:21 ] [ ادمین ]

[ ]