گنجینه ناب ترین اشعار ایرانی

وعده

هر وعده که دادند به ما باد هوا بود

هر نکته که گفتند غلط بود و ریا بود

چوپانی این گله به گرگان بسپردند

این شیوه و این قاعده ها رسم کجا بود ؟


رندان به چپاول سر این سفره نشستند

اینها همه از غفلت و بیحالی ما بود!

خوردند و شکستند و دریدند و تکاندند

هر چیز در این خانه بی برگ و نوا بود .


گفتند چنینیم و چنانیم دریغا ...

اینها همه لالایی خواباندن ما بود !


ایکاش در دیزی ما باز نمی ماند

یا کاش که در گربه کمی شرم و حیا بود!


ایرج میرزا

موضوعات: اشعار ایرج میرزا,

برچسب ها: اشعار ایرج میرزا ,

[ بازدید : 1137 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 25 خرداد 1394 ] 10:23 ] [ ادمین ]

[ ]